تشبيه و تنز يه

پدیدآورعلی زمانی قمشه ‏ای

نشریهکلام اسلامی

شماره نشریه21

تاریخ انتشار1388/01/27

منبع مقاله

share 3108 بازدید
تشبيه و تنز يه

على زمانى قمشه‏اى

علل گرايش به تشبيه

از ديدگاه اماميه علل گرايش به تشبيه را مى‏توان در موارد زير بررسى كرد:

1. اخبار جعلى:

اخبار ساختگى و جعليات الحادى برگرفته به ظاهر از مذاهب يهود و نصارى در اين خصوص تاثير به سزا داشت‏به ويژه كه تشبيه بر افكار و انديشه‏هاى يهود چيره بود.به گفته‏ى شهرستانى اكثر جعليات به عنوان حديث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از يهود اخذ شده و نمونه‏ى از آنها اين است كه گفته اند: فرشته‏ها از موى سينه و ساعد خدا آفريده شده‏اند. (1)

2. عدم دقت در سند خبر:

اين امر ضربه جبران ناپذيرى به اعتقادات مسلمانان وارد ساخت، از ميان صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم «ابوهريره‏»، «انس بن مالك‏» و «معاويه‏» از «كعب الاحبار» يهودى روايت‏هاى دروغين بى‏شمارى نقل كردند. به گفته‏ى‏« ابو ريه‏»:كعب الاحبار با دسيسه و شيطنت، دروغها، اوهام و خرافاتى در دين وارد كرد كه چهره‏ى تفسير، حديث و تاريخ را كريه ساخت، در اين ميان، امام على عليه السلام فرمود: كعب دروغگو است، و عمر ابوهريره را از نقل خبر ممنوع و به تبعيد تهديد كرد. و از ديگر دروغ‏پردازان حديث، يكى «وهب بن منبه‏» و ديگرى «تميم بن اوس دارى‏» كه از نصاراى يمن بود. تميم در جنگ تبوك (سال 9ه) ظاهرا به اسلام گرويد و نخستين كسى بود كه «مسيحيات‏» را وارد اسلام كرد، از ميان اين گروه، هم‏چنين مى‏توان از «ابن جريج‏» رومى (م/150ه) نام برد. او مى‏گفت: حضرت مسيح عليه السلام جنب خدا بر روى عرش نشسته و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم يازده مرتبه خدا را ديده است، اين گروه به اندازه‏اى حديث جعل كردند كه تعداد آنها به صدها هزار مى‏رسد، چنان‏كه احمد حنبل (امام حنبليان) گفت: من احاديث كتاب «مسند» را از ميان هفتصد وپنجاه هزار (750000) حديث برگزيدم. (2)
با اين همه دقت، مى‏بينيم كتاب «السنة‏» تاليف عبد الله پسر احمد حنبل كه برگرفته از كتاب پدر است داراى تشبيهاتى از اين‏گونه است:
خدا در روز قيامت ديده مى‏شود; خدا مى‏خندد; او وقتى سخن مى‏گويد صدايش را اهل آسمانها مى‏شنوند; وقتى بر كرسى مى‏نشيند صداى ناله‏ى كرسى بلند مى‏شود; او هر شب به آسمان دنيا پايين مى‏آيد; خداوند داراى انگشت، دست، پا، سينه و ذراع است و آدم را به صورت خود آفريد. (3)
از اين رو مذهب حنابله شديدا آغشته به تشبيه و تجسيم است، و حتى شعراى آنان در اين باره اشعارى سروده‏اند كه از جمله‏ى آنهاست:
فان كان تجسيما ثبوت استوائه
على عرشه انى اذا لمجسم
و ان كان تشبيها ثبوت صفاته
فمن ذلك التشبيه لا اتكتم
و ان كان تنزيهاجحود استوائه
و اوصافه او كونه يتكلم
فمن ذلك التنزيه نزهت ربنا
بتوفيقه والله اعلى واعظم(4)
يعنى; اگر اعتقاد به تجسيم عبارت از ثبوت استوا و قرار گرفتن خدا بر عرش باشد من به تجسيم معتقدم; و اگر تشبيه عبارت از ثبوت صفات خدا باشد من اين تشبيه را پنهان نمى‏دارم; و اگر تنزيه عبارت باشد از انكار استوا و اوصاف و تكلم خدا، من پروردگارمان را به توفيق او از اين تنزيه منزه دانسته كه خدا برتر و بزرگتر است.

3. عدم كتابت‏حديث:

برخى از انديشمندان اسلامى منع كتابت‏حديث از سوى خلفا را عاملى در جهت گرايش تشبيه برشمردند. ممنوعيت نوشتن حديث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز (100ه) در دستور كار خلفا و زمامداران بنى اميه قرار داشت، وبرخى سال 120 هجرى را سال آغاز تدوين حديث دانسته‏اند، و برخى تا اواخر عهد بنى اميه زمان منع نگارش حديث را نگاشته‏اند، ولى شيعه معتقد است نخستين كسى كه به نگارش حديث پرداخت، ابو رافع غلام رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود و برخى گفته‏اند نخستين كس اميرمؤمنان على بن ابى‏طالب عليه السلام بوده است. (5)

4. عدم دقت در قرآن:

قرآن اين حقيقت را بازگو مى‏كند كه سرتاسر آن به منزله‏ى يك كلمه است و اگر از غير خدا صادر گشته بود در آن اختلاف فراوان مى‏يافتند (نساء/82) بر اين پايه مى‏بينيم آيات فراوانى خداوند را از تشبيه و جسميت منزه دانسته است. سوره‏ى اخلاص دربردارنده‏ى معارف بى‏شمارى از جمله نفى تركيب، نياز، جهت، حيز، جوهريت و جسميت است و مفهوم آيه «ليس كمثله شي‏ء» (شورى/11) مى‏گويد: اگر خداوند داراى جسم باشد كه مثل و مانندى بر او متصور خواهد بود، همچنين آيه‏«انتم الفقراء الى الله والله هو الغني الحميد» (محمد/38) و ساير آياتى كه در زمينه تنزيه حق‏تعالى وجود دارد.
مشبهه، همه‏ى آيات را ناديده گرفته و در مقام تفسير و تاويل نابجا برآمده و به خود حق دادند طبق هواهاى نفسانى و عقول كوتاه خود آن‏گونه كه خواهند آنها را تاويل كنند. (6)
شايان ذكر است كه كتب و صحيفه‏هاى آسمانى به زبان محاوره‏اى مردم و در محدوده‏ى فهم آنان نازل شده است. پيامبران نيز كه وظيفه‏ى تبليغ فرمان خدا را برعهده دارند و بار سنگين رسالت را بردوش مى‏كشند از ميان همين مردم برگزيده و به زبان آنان انجام وظيفه كرده‏اند:«و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه ليبين لهم‏» (ابراهيم/4) و بديهى است كه در زبان مردم، تمثيل و تشبيه، نقش عمده ايفا مى‏كنند، و در جاى خود ثابت است كه تشبيه يكى از فنون بلاغت و زيباسازى سخن است، در اين فن،محسوس به جاى معقول قرار مى‏گيرد تا در نفوس و قلوب تاثير بهترى داشته باشد، همان‏گونه كه كنايه و استعاره نيز از جايگاهى ويژه برخوردارند و قرآن از همه‏ى اين زيبايى‏ها بهره گرفته و سود جسته است. (7)
به نوشته‏ى «وجدى‏»، مشبهه را چيزى به اين مذهب نكشيد جز جمود آنان بر ظواهر الفاظ و مجازات قرآن، اگر در قرآن مى‏خوانيم‏«يد الله فوق ايديهم‏» در اين آيه «يد» به معناى قدرت به كار گرفته شده است، تشبيه يكى از فنون بلاغت عربيت است مانند مجاز و كنايه. (8)

ديدگاه اماميه

در مكتب اماميه كه خاستگاه آن سخنان پيامبر و اهل بيت اوست هم تعطيل و نفى صفات، ناقص است و هم تشبيه محكوم است، و اگر آيات تنزيه در كنار آيات تشبيه قرار گيرد و از كلمات اهل بيت كسب نور شود كسى در اين گرداب دچار تحير نخواهد گشت امير توحيد پيشگان على بن ابى طالب عليه السلام فرموده است: كسى كه تو را به چيزى از آفريده‏هايت تشبيه سازد، با عضوهاى جدا از هم و مفصل‏هاى پيوسته، ضمير پنهانش از معرفت و شناخت تو بى‏خبر است، و قلبش يقين به بى‏همتايى تو را حس نكرده است (9) شبيه بودن آفريده‏ها به همديگر در بسيارى چيزها نشان مى‏دهد كه مانندى براى او نيست و حسها نتوانند او را شناخت (10) يعنى مشاعر و حواس مادى انسان مانند چشم و دست، ومشاعر معنوى او مانند عقل نمى‏توانند حق‏تعالى را لمس و مس كنند، تنها عقل به وسيله آفريده‏ها و آثارش مى‏تواند او را بشناسد. (11)
على عليه السلام وقتى مى‏فرمايد: خداى نديده را نپرستيدم فورا با توجه به مقام تنزيه مى‏افزايد: چشمها نتوانند او را به وسيله‏ى مشاهده بنگرند«ولكن راته القلوب بحقائق الايمان...لا يشبه بالناس‏»; بلكه دل‏ها به حقيقت ايمان مى‏توانند او را ديد ... او مانند مردم نيست. (12)
امام سجاد عليه السلام در صحيفه‏ى مباركه سجاديه، زبور آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم كه درياى ژرف و بى‏كرانه‏اى از معارف ناب را در خود جاى داده، هنگام تنزيه و نفى تجسيم و تشبيه مى‏فرمايد:
چشم‏ها از ديدن او كوتاه و كمتر از آن است كه بتوانند او را ديد:«الحمدلله الذي قصرت عن رؤيته ابصار الناظرين‏» (13) منزهى تو،اى كسى كه به كمك حواس درك نخواهى شد، درباره‏ى تو نمى‏توان تجسس كرد، به وسيله اعضا و جوارح قابل مس نيستى، كسى نمى‏تواند تو را فريب دهد، و نمى‏تواند با تو به منازعه برخيزد كه تو جدال بردار نيستى:«سبحانك لا تحس ولا تجس‏ولا تمس ولا تكاد و لاتماط (14) ; مضت على ارادتك الاشياء فهي بمشيتك دون قولك مؤتمرة و بارادتك دون نهيك منزجرة‏». (15)

امام صادق عليه السلام و ترسيم مذهب حق

امام صادق عليه السلام در مقام رد تشبيه و ترسيم چهره‏ى مذهب حق مى‏فرمايد: مذهب صحيح در توحيد همان است كه در قرآن آمده است. قرآن صفاتى را براى خداوند اثبات كرده و نفى آنها از او دور است، تشبيه باطل و خداوند ثابت وموجود است‏«ان المذهب الصحيح في التوحيد ما نزل به القرآن من صفات الله عز وجل، فانف عن الله البطلان و التشبيه فلا نفي ولاتشبيه، هو الله الثابت الموجود». (16) و در مقام توضيح مى‏فرمايد: خداوند جسم نيست، صورت نيست، حس‏نمى‏كنند، حس نمى‏شود، با حواس به احساس نمى‏آيد، عقول نمى‏توانند او را درك كنند دهرها از او نمى‏كاهد، زمان، او را تغيير نمى‏دهد، او بدون عضو بصير و سميع است، بلكه با ذات خود مى‏بيند و مى‏شنود (17) اما آن صورتى كه آدم را بر طبق آن آفريد صورتى بود كه احداث كرد و آفريد و به خود نسبت داد مانند نسبت دادن كعبه و روح به خود : بيتي‏» (بقره/125) و «روحي‏» (حجر/29). (17)
ساير امامان معصوم عليهم السلام بر همين سبك و سياق روايات زيادى با تعابير گوناگون ابراز داشته‏اند از جمله امام رضا، وحضرت جوادالائمه عليمها السلام كه ما در بخش منابع به برخى از آنها اشاره خواهيم داشت. (18)

پى‏نوشت‏ها:

1. فخر رازى، اعتقادات فرق مسلمين، صص‏97 و127، نشر كليات ازهر، 1398ه/1978م; ابن مرتضى، احمد بن يحيى معتزلى، القلائد في تصحيح العقائد، ص 46، دار شرق بيروت، 1985م;محمد بن عبد الكريم شهرستانى، ملل و نحل:1/106و 173، تحقيق سيد كيلانى، بيروت‏1403ه/1982م.
2. محمود ابو ريه، اضواء على السنة المحمدية، ط‏2، صور لبنان، 1383ه/1964، ص 156 وبعد.
3. عبد الله بن احمد حنبل، السنة، تحقيق زغلول، ط‏1، صص 54، 56، 67، 77، 79، 80، 179، 190، 191و 215، دار الكتب العلمية، بيروت، 1405ه/1985م.
4. زهدى جار الله، المعتزله، ص 260،ط 6، مؤسسة العربية للدراسات و النشر، بيروت، 1410ه/1990م.
5. ابو ريه، همان‏جا، صص 208، 211 و222.
6. حسن امين، دايرة المعارف اسلامى شيعه: 5/317، ط‏1، دار التعارف بيروت، 1410ه/1990م.
7. محمد بن محمد، مفيد، تصحيح الاعتقاد، ص 35; مصنفات شيخ مفيد: 5/33، ط‏1، نشركنگره هزاره مفيد 1413ه.
8. محمد فريد وجدى، دايرة المعارف، ط 4،(ذيل مشبهه): 5/363.
9، 10، 11. نهج البلاغه، فيض الاسلام، خ‏90و 152; محمد جواد مغنيه، في ظلال نهج البلاغة، خ‏150.
12. محمد بن يعقوب كلينى، اصول كافى:1/97، 98 و 138، ط‏4، تصحيح غفارى، بيروت، 1401ه.
13، 14، 15. صحيفه سجاديه، نيايش‏هاى: 7، 14، 47.
16. اصول كافى، همان: 1/83، 109 و 110; محمد بن على بن بابويه، التوحيد، ص 102 وبعد، تصحيح سيد هاشم حسينى، نشر جامعه مدرسين قم، 1398ه/1357ش.
17، 18. همان، توحيد صدوق، باب نفى التشبيه، صص، 35، 40، 47، 52، 61، 69، 76، 81و 103; اصول كافى، همان: 1/.11و 132.

مقالات مشابه

ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل‌عمران

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهسیدعبدالرسول حسینی‌زاده, سیدابراهیم مرتضوی

ارتباط معنايي اسماي حسناي خداوند در فواصل آيات با محتواي آن ها

نام نشریهمشکوة

نام نویسندهسیدعبدالرسول حسینی‌زاده

جایگاه رحمت الهی در تفاسیر فریقین

نام نشریهپژوهش‌های تفسیر تطبیقی

نام نویسندهابراهیم ابراهیمی

بررسی و نقد دیدگاه صاحبان تفسیر المنار درباره‌ی قاعده‌ی بلاکیف

نام نشریهاندیشه دینی

نام نویسندهنهله غروی نائینی, نصرت نیل‌ساز, عبدالله میراحمدی

مفهوم‌شناسی تربیتی هم‌نشینی برخی از اسمای الهی در قرآن

نام نشریهمطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی

نام نویسندهمحسن قاسم‌پور, مهدی مطیع, پیمان کمالوند

معناداری یا بی‌معنایی گزاره‌های قرآن

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمینا شمخی

بررسی صفات خبری موهم داشتن اعضاء و جوارح برای خداوند با نظر به تفاسیر شیعه و اهل سنّت

نام نشریهحسنا

نام نویسندهمهرداد صفرزاده, سمیرا حیاتی, عبدالحسین شورچه